شنبه 10 / 10 / 1392برچسب:, :: 17:56 :: نويسنده : yac
من درسته که مخاطب خاص ندارم ولی از این خوشم اومد گذاشتم
چه قدر بهش گفتم ک من همدمش نیستم...
گفتم برو حیفی من ادمش نیستم...
اما منو میخواست هنوز قبولم داشت...
قلبش رو میشکوندم ولی اون سر رو شونم میذاشت...
با خوبی هاش خیلی عذابم میداد!!!
داد میزدم اما اروم جوابم رو میداد...
روزگارش رو خیلی سیاه کردم...
خدا ازم بگذر من اشتباه کردم...
منو با این کاراش شرمنده تر میکرد...
با بی محلی هام میموند و سر میکرد...
گفتم با این کارام حتما یه روز میره...
اما بهم میگفت تنهایی میمیره...
نوازشم میکرد همیشه میخندید...
از بدی های من اصلا نمیرنجید
من روزگارش رو خیلی سیاه کردم
خدا ازم بگذر من اشتباه کردم
نظرات شما عزیزان:
|